محل تبلیغات شما



حدود ۶۶ میلیون سال پیش، پس از برخورد شهاب‌سنگی بزرگ به زمین بسیاری از جانداران موجود روی زمین منقرض شدند که از آنها می‌توان به همه انواع دایناسورهای غیرپرنده، خزندگان دریایی نظیر موساسورها و نیز برخی گونه‌های پرنده همچون پتروسورها اشاره کرد، اما نکته مهم اینجاست که تاثیرات ناشی از این برخورد بزرگ بر همه زیست بوم‌ها یکسان نبود.

به گزارش جام جم، برای نمونه بسیاری از گونه های دریایی منقرض شدند، حال آن که این میزان در میان گونه های آبزی موجود در آب های شیرین بسیار کمتر بود. برخی مطالعات نشان می دهد که سه چهارم گونه های گیاهی و جانوری روی خشکی در برخورد شهاب سنگی بزرگ به زمین منقرض شدند، اما این میزان در زیست بوم دریایی حدود ۵۰ درصد و در زیست بوم آب های شیرین بین ۱۰ تا ۲۲ درصد بود. برای نمونه حدود ۱۰ درصد از گروه های اصلی ماهیان استخوان دار منقرض شدند، حال آن که هر شش گروه اصلی لاک پشت ها از انقراض جان سالم به در بردند.

دانشمندان برای درک دلیل این تفاوت فاحش، به بررسی دو دوره مختلف بعد از برخورد شهاب سنگ پرداختند؛ دوره اول که کوتاه تر بود، دمای هوا پس از برخورد بشدت افزایش یافت، اما دوره دوم به خاطر سرمای شدیدی که به خاطر به وجود آمدن گرد و غبار شدید و در نتیجه مسدود شدن مسیر نور خورشید شکل گرفته بود، ایجاد شد.

نرسیدن نور خورشید و کاهش چشمگیر دما، سبب ایجاد سه تغییر مختلف در زندگی موجودات زیست بوم های دریایی و آب شیرین شد. نخست آن که به خاطر امکان پذیر نبودن پدیده فتوسنتز، زنجیره غذایی این موجودات از هم پاشید. کاهش حجم اکسیژن محلول در آب و نیز کاهش دما، دومین و سومین تغییر ایجاد شده بود، اما پژوهشگران در این پژوهش دریافتند که موجودات حاضر در زیست بوم های آب شیرین به چند دلیل از این مشکلات تاثیر کمتری را متحمل شدند. پیش از این مشخص شده بود که پس از برخورد شهاب سنگ به زمین، نور خورشید تا چند ماه به زمین نرسید. این مساله برای بسیاری از گیاهان و میکروارگانیزم ها که فتوسنتز انجام می دادند، مرگبار بود. بررسی ها نشان داده که همه موجوداتی که وزنی کمتر از ۱۰۰ گرم و طولی کمتر از ۱۰ سانتی متر داشتند، بین سه تا شش ماه پس از برخورد شهاب سنگ و به خاطر نرسیدن نور خورشید تلف شدند، اما در این میان یک استثنا هم وجود داشت و آن هم گونه هایی بود که به خاطر زندگی در محیط هایی با شرایط سخت و سرمای زیاد، خود را با این شرایط دشوار انطباق داده بودند.

برای نمونه اجداد داران کنونی، فقط به این دلیل که هنگام برخورد شهاب سنگ و گرمای شدید ناشی از آن و نیز دوره سرمای شدید، در میان غارها و شکاف های عمیق زندگی می کردند، از این حادثه جان سالم به در بردند. این امر شباهت زیادی به سازگاری بسیاری از گونه های جانداری که در دریاچه ها یا رودهای سرزمین هایی با ارتفاع زیاد زندگی می کردند، با شرایط سخت محیط خود دارند. این موجودات می توانند در آب با دمای بسیار پایین و روزها و هفته ها تاریکی به زندگی خود ادامه دهند.

در نهایت این که پس از کاهش شدید دما پس از برخورد شهاب سنگ بزرگ، دمای آب در زیست بوم های آب شیرین تا حدی از این تغییر مصون ماند. شاید اصلی ترین دلیل این امر، تامین آب این زیست بوم ها از منابع آبی زیرزمینی باشد که دمای آنها مستقل از دمای سطح زمین است.


اگر تصویر ذهنی شما از تیرانوسوروس رکس همان هیولای ترسناکی است که در فیلم‌های پارک ژوراسیک» به تصویر کشیده شده باید بدانید که دستکم برخی از جنبه‌های این تصور در مورد پادشاه دایناسورها» کاملاً اشتباه است. مارک نورل، موزه دار موزه تاریخ طبیعی آمریکا در این باره می‌گوید: تصورات قبلی که هر کسی از رفتار‌ها و ظاهر تی رکس داشته به شدت در حال تغییر است».

این موزه اخیراً نمایشگاهی را به این موجود ترسناک، اما دوست داشتنی اختصاص داده که تی رکس: شکارچی نهایی» نامگذاری شده است. این نمایشگاه نتیجه آخرین تحقیقات در مورد این جانور پیش تاریخی را در معرض دید عموم قرار داده است و مشخص شده که نوزاد این شکارچیان بیشتر شبیه یک بوقلمون بوده است. این جانوران همچنین قدرت بینایی بسیار قدرتمندی داشته و مانند پرندگان شکارچی (مانند عقاب) چشم‌هایی در دو طرف سر و نه مرکز صورت داشته اند که برتری قابل توجهی را نسبت به دیگر شکارچیان و صیدهایشان به آن‌ها می‌داده است. جالب‌تر این که تی رکس نمی‌توانسته بدود بلکه به سرعت قابل توجه ۲۵ مایل بر ساعت راه می‌رفته است.

زمانی که فیلم پارک ژوراسیک» در سال ۱۹۹۳ توسط استیون اسپیلبرگ ساخته شد تنها ۷ یا ۸ اسکلت از تی رکس در فسیل‌های بدست آمده وجود داشت. از آن زمان تاکنون ده‌ها اسکلت دیگر از این دایناسور کشف شده که تغییرات قابل توجهی در درک دانشمندان از این جانوران ایجاد کرده اند. در ادامه این مطلب می‌خواهیم شما را با یک تی رکس واقعی که ۶۶ میلیون سال پیش قدرتمندترین شکارچی کره زمین بود آشنا کنیم.


اولین اسکلت تی رکس در سال ۱۹۰۲ توسط برنوم براون، از دیرین شناسان موزه تاریخ طبیعی آمریکا کشف شد

امروزه این موسسه یکی از قدیمی‌ترین اسکلت‌های تی رکس یافته شده را به نمایش گذاشته است. تیرانوسوروس رکس که یک واژه ترکیبی در زبان یونانی به معنای دیکتاتور» و مارمولک» و واژه لاتین پادشاه» است بین ۶۸ تا ۶۶ میلیون سال پیش در اواخر دوره کرتاسه زندگی می‌کرد تا اینکه در اثر تغییراتی در کره زمین که بسیاری آن‌ها را ناشی از برخورد شهاب سنگ‌ها با کره زمین می‌نامند به زندگی آن‌ها و دیگر دایناسور‌ها پایان داده شد.

تی رکس مقداری پر روی سر، گردن و دم خود داشته است

از آنجایی که پر‌ها به ندرت در فسیل‌ها حفظ می‌شوند در فسیل‌های بدست آمده از این دایناسور پر پیدا نشده است. اما در فسیل‌های دایناسور‌هایی که با تیرانوسوروس رکس هم خانواده بوده اند نشانه‌های متعددی از پر یافت شده است. بدین ترتیب دیرینه شناسان به این نتیجه رسیده اند که تی رکس نیز به احتمال فراوان دارای پر روی بدن خود بوده است. در حالی که بدن تیرانوسوروس‌های بالغ پوشیده از فلس بوده است، اما دانشمندان بر این باورند که مقداری پر بر روی قسمت‌های جلب توجه کننده این جانور مانند سر و دم وجود داشته است.

نوزاد تی رکس بسیار شبیه بوقلمون بوده است و نه یک هیولای گوشتخوار

نوزادان از تخم بیرون آمده تی رکس دارای پر و کرک بوده و ظاهری شبیه اردک داشته اند. با گذشت زمان آن‌ها بخش زیادی از پر‌های خود را از دست داده و تنها مقدار کمی زا پر‌های روی سر، گردن و دم آن‌ها باقی می‌مانده است. بسیاری از نوزادان در همان کودکی می‌مردند یا شکار می‌شدند. یک بچه تی رکس در بیشتر از ۶۰ درصد موارد طعمه دیگر شکارچیان می‌شد یا در اثر بیماری، حوادث یا گرسنگی در سال اول زندگی تلف می‌شد.

با استاندارد‌های انسانی، تی رکس طول عمر بسیار کمی داشته و معمولاً بیشتر از ۳۰ سال عمر نمی‌کرده اند

به گفته گرگوری اریکسون، دیرینه شناس دانشگاه ایالتی فلوریدا، تی رکس چیزی شبیه جیمز دین دایناسورها» بوده است. این بازیگر سرشناس و جوان هالیوود که نماد عبارت مشهور سریع زندگی کن، در جوانی بمیر و جنازه خوش قیافه‌ای داشته باش» است در یک حادثه تصادف خودرو در سن ۲۴ سالگی درگذشت. تی رکس نیز بسیار قدرتمند و حیرت انگیز بود، اما در جوانی می‌مرد. دیرین شناسان با بررسی و تحلیل استخوان‌های فسیلی که حلقه‌های رشدی شبیه درختان روی خود دارند می‌توانند سن آن‌ها هنگام مرگ را تشخیص دهند. بدین ترتیب کارشناسان می‌توانند با شمردن حلقه‌ها و مقایسه فاصله‌های بین این حلقه‌ها میزان سرعت رشد دایناسور در طول زمان را نیز مشخص نمایند.

تی رکس در طی ۱۸ تا ۲۰ سال از یک جوجه کوچک به یک هیولای ۹ تنی گوشتخوار تبدیل می‌شد و سالانه حدود ۷۷۰ کیلوگرم به وزنش اضافه می‌شد

یک تیرانوسوروس رکس بالغ بین ۶ تا ۹ تن وزن داشت و طول آن به ۱۲ تا ۱۳ فوت (بیش از ۳.۶ تا ۴ متر) در قسمت لگن می‌رسید و طول بدن او نیز از ۴۰ تا ۴۳ فوت (۱۲ تا ۱۳ متر) فراتر می‌رفت.

 

پادشاه دایناسور‌ها از نسل گروهی بزرگ‌تر از تیرانوسوروس‌ها که کوچکتر و سریع‌تر بودند تکامل یافته بود

در حالی که تی رکس در حدود ۶۸ میلیون سال پیش برای اولین بار پا روی زمین تکامل یافت، نیاکان تیرانوسور او حدود ۱۰۰ میلیون سال قبل از او نیز در زمین زندگی می‌کردند. خانواده بزرگ تیرانوسورودیا» از چندین گونه دایناسور تشکیل شده بودند که تکامل آن‌ها نزدیک به ۱۰۰ میلیون سال ادامه داشت.

 

سیر تکاملی باعث آن شد که تی رکس بال‌هایی بسیار کوچکی داشته باشد

برای تیرانوسور‌های خویشاوند تی رکس که بدن‌های کوچکتری داشتند، بال‌های کوچک به اندازه کافی بلند بودند که بتوانند شکارشان را با آن بگیرند یا غذا را در دهانشان بگذارند. اریکسون در این باره می‌گوید: گونه‌های تیرانوسور قدیمی‌تر بازو‌هایی داشتند که به خوبی با بدن آن‌ها متناسب بودند». او می‌گوید که دست‌های کوتاه تی رکس نشانی وستیگیال (vestigial) بوده اند؛ عضو یا ارگانی در بدن که دیگر کاربردی ندارد، اما هنوز هم حفظ شده و به نسل بعدی منتقل می‌شود، مانند آپاندیس یا دندان عقل در انسان ها.

 

یک تی رکس بالغ به دست‌های کوتاهش برای شکار نیازی نداشت، زیرا آرواره بزرگ او پر از دندان‌های تیز بود که در صورت افتادن نیز دوباره در می‌آمدند

نورل می‌گوید: تی رکس یک سر شکارچی بود». این شکارچی توانایی خارق العاده‌ای در گاز گرفتن استخوان شکارهایش داشته و به راحتی این استخوان را خرد و هضم می‌کرد. دیرین شناسان این خصیصه را از از مدفوع فسیل شده تی رکس فهمیده اند، زیرا مدفوع این جانور غول پیکر حاوی استخوان‌های ریزی بوده که اسید معده او آن‌ها را ساییده بود.

 

قدرت آرواره و گاز تی رکس از هر جانور دیگری در طول تاریخ بیشتر بوده است

قدرت گاز تی رکس ۷.۸۰۰ پوند برآورد شده است که برابر با قدرت تصادف یک خودرو مینی کوپر است. در مقایسه، قدرت گاز کروکودیل غول پیکر آب شور ساکن شمال استرالیا که تا ۱۷ فوت (بیش از ۵ متر) رشد کرده و وزن آن به بیش از یک تن می‌رسد تنها ۳.۷۰۰ پوند است. هیچ جانور دیگری در طول تاریخ به قدرت آواره و گاز تی رکس نزدیک نشده است.

 

تی رکس همجنس خوار نیز بوده است

دانشمندان کاملاً اطمینان دارند که تی رکس از هم جنس‌های خود نیز تغذیه می‌کرده است، اما نمی‌دانند که این دایناسور‌ها یکدیگر را کشته یا تنها هم جنس‌هایی که مرده بودند را می‌خورده اند. در طی سال‌های اخیر بحث‌های زیادی در مورد این که آیا تی رکس‌ها شکارچی بوده اند و یا از جنازه حیوانات مرده تغذیه می‌کرده اند، اما به گفته اریکسون، شواهد و مدارک نشان می‌دهد که تی رکس شکارچی بوده است.

 

تی رکس حس بویایی، بینایی و شنوایی بسیار قوی داشته است که کشف او را برای طعمه دشوار می‌ساخته است

به ادعای اریکسون، وقتی که فیلم پارک ژوراسیک» در سال ۱۹۹۳ اکران شد، دیرین شناسان تنها می‌دانستند که تی رکس غول پیکر و گوشتخوار بوده و مغز کوچکی داشته است. اما اکنون دیرین شناسان می‌دانند که این دایناسور چشم‌هایی بسیار بزرگ‌تر از هر جانور خشکی زی دیگری در آن دوران داشته است. چشم‌های تی رکس که به اندازه یک پرتقال بوده مانند چشم‌های عقاب به سمت جلو متمایل بوده و در بخش بیرونی صورتش قرار داشته که با چشم دیگر دایناسور‌ها از این لحاظ تفاوت‌هایی داشته است و به همین دلیل میدان دید وسیع‌ترین برای شکار داشته است.

 

یکی از بزرگ‌ترین تفاوت‌ها بین تصویر تی رکس واقعی و تصویری که از آن در فرهنگ عامه وجود دارد این است که تی رکس در واقع جانور لاغراندامی بوده است

به گفته دیرین شناسان، یک تی رکس بالغ با پا‌های تقریباً مستقیم و راست راه می‌رفته، به مقدار زیادی مانند فیل. راه رفتن با پا‌های خم شده فشار زیادی را به استخوان‌ها و مفاصل وارد می‌کرده و خیلی زود ماهیچه‌های پای او را تحلیل می‌برده است. پس تصویری که از تی رکس در فیلم‌ها دیده می‌شود که پا‌های خم شده دارد اشتباه به نظر می‌رسد.

 

تی رکس نمی‌توانسته بدود و راه می‌رفته است

یک تی رکس بالغ گام‌های بسیار بلندی داشته و این موضوع به او کمک می‌کرده که با سرعت ۱۰ تا ۲۵ مایل بر ساعت راه برود. این حیوان هیچگاه نمی‌توانسته به حالت یورتمه دویدن برسد، زیرا در هر زمان حداقل یک پای او روی زمین قرار داشته است. تی رکس‌های جوان که وزنی کمتر از تی رکس‌های بالغ داشته اند، اما قدرت دویدن داشته اند.

 

هنوز راز‌های متعددی در مورد تی رکس وجود دارد مانند رنگ آن

در فیلم‌ها و تصاویر، تی رکس معمولاً رنگ ماتی شیبه کروکودیل دارد. اما بر اساس مطالعات، از آنجایی که خزندگان رنگ‌های متفاوتی دارند تی رکس نیز احتمالاً رنگ روشن تری داشته است. همچنین تشخیص جنسیت اسکلت بدست آمده از فسیل تی رکس نیز برای کارشناسان دشوار بوده و به همین دلیل تفاوت بین تی رکس‌های نر و ماده تاکنون نامشخص باقی مانده است.

 

دانشمندان دقیقاً نمی‌دانند که تی رکس چه صدایی داشته، اما حدس می‌زنند که شباهت زیادی به نزدیک‌ترین خویشاوندان دایناسور‌های یعنی کروکودیل‌ها و پرندگان داشته است

یک مطالعه در سال ۲۰۱۶ در مورد صدای تی رکس به این نتیجه رسیده که این جانور احتمالاً صدایی شبیه غرش نداشته و به احتمال زیاد صدایی شبیه کبوتر یا جغد داشته و از ته گلوی خود صدایی شبیه شترمرغ‌های امروزی تولید می‌کرده است.


بر خلاف آنچه تا کنون تصور می رفته است ,عامل اصلی انقراض دایناسورها و هم عصرانشان شهاب سنگ معروف "چیکسولوب"* نمی باشد.


به اعتقاد برخی فسیل شناسان اصابت شهاب سنگهای متعددبه زمین, آتشفشانهای مهیب و پرقدرت شبه قاره هند و نهایتا تغییرات آب و هوایی در پایان دوره" کریتاسیوس" همگی در نابودی دایناسورها نقش داشتند.

بیش از 65  میلیون سال پیش دراواخر دوره کریتاسیوس ,شهاب سنگ عظیم الجثه ای به قطر 10 کیلومتر به زمین اصابت کرد.در اثر این اصابت حفره ای عظیم در دل زمین ایجاد شد که با استفاده از ابزارهای زمین شناسی وجود آن در یک کیلومتری زیر سطح زمین کشف شد .مکان این اصابت یاکوتان در پنینسولا واقع در مکزیکو بود.

هنگامی که چیکسولوب به زمین اصابت کرد شوک عظیمی ناشی از انتقال انرژی به زمین بوجود آورد با این اتفاق  5.0×1023 ژول انرژی تقریبا برابر با  100000  گیگا تن تی ان تی انرژی آزاد شد .این مساله یک سونامی عظیم در همه جهات به  وجود آورد که به خصوص جزایر کارائیب را به شدت در هم نوردید همچنین موجب بروز زمستان هسته ای شد که زمین را بر ای سالها با ابر غلیظی پوشاند.

در اینجا بود که در دهه هفتاد میلادی نظریه انقراض دایناسورها توسط این شهاب سنگ از سوی فیزیکدانی به نام لوئیس آلوارز و پسرش والتر که یک زمین شناس بود مطرح شد .این نظریه به طورگسترده ای از سوی جوامع علمی با  استقبال روبرو شد و مورد پذیرش قرار گرفت.بر اساس این نظریه  ایریدیوم تا پیش از اصابت چیکسولوب در زمین وجود نداشته است و توسط این شهاب سنگ به زمین آورده شده است.

اما  تحقیقاتی که به تازگی صورت گرفته است و با نمونه برداری از رسوبات اعماق دریا در محل اصابت چیکسولوب و نیز در تگزاس در طول رودخانه " برازوس" و از صخره های عظیم الجثه در شمال مکزیکو نشان می دهد که چیکسولوب  به تنهایی نمی تواند عامل انقراض دایناسورها در کره زمین باشد چراکه اصابت این شهاب سنگ  300000 سال پیش  از نابودی کامل حیات به زمین رخ داد که پس از آن بسیاری از گونه های جانداران دریایی  سالهابه حیات خود ادامه می دادند.

بر اساس این تحقیقات حفره به جا مانده ازاین شهاب سنگ تنها یکی از هزاران آثار باقیمانده از انواع مشابه خود بر روی کره زمین است و شاید چیکسولوب کوچکترین و جز اولین سری از شهاب سنگهایی باشد که حیات برروی کره زمین را برای بیش از  50000از بین برد.

در تمامی مکانهای بالا محققین میکرو فسیلهای موجود را مورد بررسی قرار دادند اما  هیچ گونه تاثیرات زیست محیطی که منجر به پدیده انقراض شود رانیافتند .بعبارتی هیچگونه رابطه ای بین انقراض و اصابت چیکسولوب به زمین  وجود ندارد.در نهایت بزرگترین و آخرین ضربه نامشخص در 65.5 میلیون سال رخ داد و این فاجعه دو سوم از انواع گونه های  گیاهی و جانوری را به ورطه نابودی و انقراض کشاند. در واقع آن ضربه بود که باعث شد تا ف ایریدیوم به کره زمین آورده شود و اکنون در همه سنگها و صخره ها در همه جای دنیا دیده شود. این خود از نشانه های آن ضربه کاری است که منجر به نابودی عصر خزندگان گردید.

به این ترتیب با کشف حلقه ها ی گمشده داستان واقعی انقراض دایناسور ها این داستان را می توان این گونه ادامه داد و به پایان بردکه چیکسولوب علی رغم شدت و قدرت اصابت همراه با فعالیتهای آتشفشانی بلند مدت و شدید در شبه قاره هند که طغیانهای بازالتی به همراه داشت مقادیر بسیا رانبوهی از گازهای گلخانه ای را به اتمسفر زمین متصاعد کرد  در طی یک دوره بیش از یک میلیون سال  با تغییرات جوی گونه های جانوری  را به پرتگاه نیستی سوق داد و در نهایت با سقوط دومین شهاب سنگ عظیم الجثه همه چیز به پایان رسید.

اما این داستان با یک سوال به پایان می رسد و آن این است که رد پای آخرین شهاب سنگ عظیم الجثه را  در کدام نقطه این کره خاکی باید جستجو کرد؟ * چیکسولوب در فرهنگ لغت مایا به معنای "رد پای شیطان" است که نام شهاب سنگ مربوطه نیز از آن اقتباس شده  است.


دایناسورها كه در حدود 65 میلیون سال پیش نسل آنها منقرض شد، موجودات محبوب بسیاری از انسانها و محققان هستند كه همین محبوبیت منجر به فعالیتی جهانی و گسترده برای یافتن راهی برای بازگرداندن این موجودات به جهان هستی شده است.
دایناسورها موجودات مهره دار عظیمی هستند كه در حدود 230 میلیون سال پیش در سیاره زمین پراكنده شدند و امروزه مورد توجه و علاقه اقشار مختلفی از انسانها و به خصوص دیرینه شناسان قرار گرفته اند.
بر اساس نظریاتی كه ارائه شده است، بروز فاجعه ای بزرگ و طبیعی در حدود 65 میلیون سال پیش منجر به انقراض نسل این جانداران شده است. همچنین به گفته محققان اولین دایناسورها جانوران كوچك اما درنده ای بودند كه اسكلت آنها برای اولین بار در كشور آرژانتین یافته شده و با نام ائوراپتور شناخته می شوند.
طبیعت واقعی دایناسورها تا سال 1677 ناشناخته باقی مانده بود و برای اولین بار ویلیام باكلند با یافتن اولین فسیل از استخوان دایناسورها در نزدیكی آكسفورد، تحقیق بر روی این جانداران ماقبل تاریخ را آغاز كرد.
تحقیقات وی در سال 22 توسط گیدون منتل با كشف گونه ای جدید در دایناسورها و گذاشتن نام ایگوانودون پی گیری شد كه مجددا با كشف فسیلهای جدیدی از دایناسورها توسط وی ادامه یافت. گیدون منتل اولین فردی است كه به صورت علمی در مورد این جانداران در نشریات علمی مطلب منتشر كرده است.
انتشار این اطلاعات موجی از تب دایناسوری را در انگلستان به وجود آورده و بر تحقیقات بیشتر، شناسایی دقیق تر و آغاز دسته بندی این جانداران در گروه های مجزا تحت حمایت مالی موسسه های مختلف دامن زد.
تحقیقات گسترده تر در آمریكا كه توسط دو دیرینه شناس از سال 58 آغاز شد در نهایت منجر به یافت 142 گونه متفاوت از این جانداران شد كه اكثر فسیلهای به دست آمده هم اكنون در موزه های مختلف جهان نگهداری می شوند.
عظیم ترین دایناسوری كه تا به حال یافته شده است "براچیوساوروس" نام داشته و بقایای آن در سال 1907 در تانزانیا كشف شد. شواهد مبتنی بر این است كه این دایناسور در حدود 12 متر ارتفاع و بین 30 هزار الی 60 هزار كیلوگرم وزن داشته است. در عین حال بلندترین دایناسوری كه تا به حال استخوانهای آن یافته و تكمیل شده است "دیپلودیسوس" نام دارد كه دارای ارتفاعی برابر 27 متر بوده است.
دلایل انقراض دایناسورها
نظریات مختلف و متفاوتی برای انقراض دایناسورها عنوان شده است كه از مهمترین آنها می توان به تغییرات شدید جوی و كاهش شدیدی دمای زمین و برخورد یك یا چند شهابسنگ بزرگ با زمین اشاره كرد.
پس از سالها مطالعه و بررسی بر روی استخوانهای فسیل شده دایناسورها نهایتا در سال 2005 محققان از كشف قسمتی از نسوج نرم بدن دایناسوری معروف و 70 میلیون ساله با نام تیراناساروس ركس خبر دادند كه با بازیافت و آب رسانی مجدد به آن موفق به مشاهده عروق خونی و سلولها شدند.
به گفته مری هیگبی شویتزر از دانشگاه كارولینای شمالی در صورتی محققان بتوانند از میان این نسوج پروتئینی را تجزیه كنند می توان با استفاده از آن جزئیات بیشتری را از شیوه زندگی دایناسورها به دست آورد.
بررسی توالی ژنتیكی دایناسورها
در سال 2008 نیز محققان با استفاده از بررسی توالی ژنتیكی این جانداران و مقایسه آن با ژن دیگر موجودات دریافتند كه پرندگان نزدیكترین موجودات به دایناسورها هستند كه البته كروكودیل ها را نیز می توان در این گروه دسته بندی كرد.
با وجود گذشت میلیونها سال از انقراض دایناسورها، علاقه محققان به شرایط و شیوه زندگی این جانداران عظیم الجثه باعث شده است تلاش گسترده و جهانی به منظور بررسی شیوه های ممكن باز گرداندن دایناسورها به دنیای كنونی آغاز شود.
این امر با پیشرفت های باورنكردنی كه در طی سالهای اخیر در علم ژنتیك و زیست صورت گرفته است، امری غیر ممكن نخواهد بود و اكثر محققان دستیابی به این امر را كاری بسیار سخت و پیچیده و نه غیر ممكن می دانند.
مطالعه برای شبیه سازی دایناسورها
پیچیدگی این امر در یافتن نمونه ای سالم از بدن این موجودات است تا محققان بتوانند با تجزیه آن DNA این جانداران را به دست آورده و برای شبیه سازی آن را مورد مطالعه قرار دهند.
برای مثال در سال 1994 اسكات وودوارد محقق دانشگاه بیرگام یانگ موفق به جداسازی DNA از قطعات باقی مانده از استخوان دایناسوری 80 میلیون ساله شد. این دانشمند اعلام كرد این DNA هیچ شباهتی به آنچه از دیگر جانداران یافته شده است نداشته و نمونه مانند آن تا به حال در هیچ جاندار دیگری دیده نشده است.
وی در طی گزارشی اعلام كرد كه موفق به مجزا كردن 9 توالی قابل مطالعه از DNA این جاندار ماقبل تاریخ كه به اعتقاد وی متعلق به دوران كرتاسه زمین شناسی بوده شده است.
دانشمندان به دنبال قطعات كهربا
یك سال پس از اینكه وودوارد به عنوان اولین دانشمند تجزیه كننده DNA استخوان دایناسورها شناخته شد، محققان دانشگاه نیویورك در مورد آلوده بودن نمونه ای كه DNA از آن استخراج شده به بحث پرداختند و اعلام كردند كه یافته وودوارد به دلیل نفوذ عوامل طبیعی در طی زمان مورد قبول و استناد نخواهد بود و تنها DNA هایی را می توان برای این منظور مورد استفاده قرار داد كه در قطعات كهربا محبوس شده باشند.
این نمونه ها به دلیل اینكه از نفوذ آب و عوامل فرسایشی در امان خواهند بود نمونه هایی قابل اطمینان خواهند بود. با این حال یافتن چنین نمونه هایی بسیار غیر ممكن به نظر می رسد زیرا تا به حال چنین نمونه ای توسط محققان یافته نشده است.
نا امیدی محققان از دستیابی به سلولهای بنیادی دایناسورها
دانشمندان پس از نا امیدی در یافتن نمونه مناسب DNA با یافتن نمونه هایی از فسیل این جانداران سعی در دستیابی به سلولهای بنیادین دایناسورها را داشته تا بتوانند از این طریق راهی را برای بازسازی آنها ارائه كنند كه مطالعات بعدی این شیوه را نیز به دلیل غیر ممكن بودن یافتن میزان كافی از این سلولها رد كرد.
ایجاد تغییرات ژنتیكی در جانداران نزدیك به خانواده دایناسورها
به گزارش مهر، در نظریه ای دیگر دانشمندان اظهار كردند كه با ایجاد تغییرات ژنتیكی وسیع در جاندارانی كه به عنوان نزدیك ترین عضو از خانواده دایناسورها شناخته شده اند مانند پرندگان و تمساح ها می توان به گونه ای از این جانداران دست پیدا كرد. با وجود مورد قبول واقع شدن این نظریه تلاش محققان هنوز به نتیجه نرسیده است.
تلاشهای بلند پروازانه برای یافتن نمونه هایی مناسب از بدن دایناسورها تاكنون ادامه یافته ولی هنوز موفقیتی در این زمینه به ثبت نرسیده است. با این وجود، دستاورد محققان ژاپنی كه به تازگی مورد استقبال گسترده محققان قرار گرفته است شاید بتواند دیرینه شناسان را در دستیابی به هدف قدیمی خود یاری رساند.
این محققان موفق شدند با استفاده از سلولهای مغز موشی كه به مدت 16 سال در دمای 20- درجه سانتی گراد منجمد شده بود موشی دیگر را شبیه سازی كنند.
این رویداد باعث ایجاد موجی از امید در میان دانشمندانی شد كه به بازسازی دایناسورها امیدوار بوده و برای رسیدن به آن در تلاشند زیرا به اعتقاد ژاپنی ها در صورت یافتن نمونه های منجمد از این جانداران و با استفاده از شیوه به كار گرفته شده توسط آنها برای شبیه سازی موش، احتمال شبیه سازی دایناسورها و یا حداقل برخی از گونه های جانداران ماقبل تاریخ وجود خواهد داشت.


 

دایناسورها گروهی از مهره داران خشکی بودند که حدود ۲۳۳ میلیون سال پیش به وجود آمدند، این موجودات از اواسط دوره ژوراسیک تا انتهای کرتاسه که منقرض شدند، در خشکی‌های زمین حکمرانی می‌کردند.

به گزارش تاپ دیجیت، در این نوشتار ۱۰ مورد از خطرناک‌ترین دایناسورهای تاریخ زمین که شامل تیرانوسوروس رکس، یوتارپتور، ولوسیراپتور، ماپوسوروس، ترودون، اسپینوسوروس، کارچرادانتوسوروس، ماجونگاسوروس، داینونیچوس و جایگانوتوسوروس که همگی گوشتخوار بودند، بررسی می‌شوند.

 

1- تیرانوسوروس رکس

تیرانوسوروس رکس یکی از بزرگترین دایناسورهای گوشتخواری بود که تاکنون در زمین زندگی کرده است. همه چیز این شکارچی وحشی، از جمجمه ضخیم و سنگین آن که ۱٫۲ متر طول داشت برای خرد کردن استخوان طراحی شده بود. شواهد فسیلی نشان می‌دهد که تیرانوسوروس حدود ۱۲ متر طول و ۴٫۶ تا ۶ متر قد داشته است. ران‌های بلند و دم قدرتمند آن به این دایناسور کمک می‌کرد تا با سرعت زیادی بدود.

تی رکس دندان‌های مخروطی با طول ۲۵ تا ۴۰ سانتی‌متر داشت که تعداد آنها ۶۰ الی ۷۰ عدد بوده‌ است. دست‌های دو انگشتی تیرانوسوروس احتمالا برای نگه داشتن طعمه بوده ولی برای رسیدن به دهان کوتاه بودند. 

دانشمندان معتقدند که تی رکس قویترین آرواره را در بین تمام موجودات خشکی‌زی داشته به گونه‌ای که با هر بار گاز گرفتن می‌توانست ۲۳۰ کیلوگرم گوشت را بخورد. فقط مگالدون یکی از بزرگترین ه‌های ماقبل تاریخ آرواره‌ای قویتر از تی رکس داشته است. فسیل‌های به جای مانده از طعمه تی رکس از جمله تریسراتوپس (Triceratops) و  ادموندوسوروس (Edmontosaurus)، نشان می‌دهد که تی رکس هنگام خوردن غذا استخوان‌ها را خرد می‌کرد به گونه‍ای که استخوان‌های شکسته در مدفوع آن یافت شده است.

 

2- یوتارپتور

یوتارپتور (Utahraptor) یکی از خطرناک‌ترین دایناسورهای گوشتخوار دوره کرتاسه بود که ۱۲۹ تا ۱۲۲ میلیون سال پیش می‌زیست. این دایناسور خطرناک با ۳ متر قد و ۵ تا ۷ متر طول با وزنی نزدیک به ۵۰۰ کیلوگرم می‌توانست جانوران بزرگ‌تر از خود را شکار کند. یوتارپتور پنجه‌هایی با انگشتان خمیده داشت، یک نمونه با حفظ شدگی خوب از پنجه این دایناسور وجود دارد که طول هر انگشت ۲۲ تا ۲۴ سانتیمتر است.

به گفته دیرینه شناسان یوتارپتور از نظر اکولوژیکی نقش مهمی به عنوان یک گوشتخوار در منطقه آرکس (Arks) امروزی (ایالت یوتا در غرب آمریکا) در اوایل کرتاسه داشت و احتمالاً می‌توانست به طعمه‌های بزرگتر از خودش حمله کند. یوتارپتور خیلی سریع نبود و برای شکار طعمه خود که شامل دایناسورهای بزرگتری مانند ایگنیودونتین (iguanodontians) و تریزینوسوروئید (therizinosauroids) بود، کمین می‌کرد. 

 

3- ولوسیراپتور

ولوسیراپتور به معنای سریع، ستاره مشهور صحنه آشپزخانه در فیلم پارک ژوراسیک با پنجه‌ای خمیده و کشنده است. شاید این فیلم اندازه آنها را بیش از حد بزرگ کرده و پرهای آنها نشان نداده باشد، اما برخی ویژگی‌های دیگر آنها را درست نشان داده است؛ ولوسیراپتورها شکارچیان سریع، چابک و هوشمندی بودند که به صورت گروهی شکار می‌کردند.

این دایناسورها در انتهای دوران کرتاسه و در ۸۵٫۵ تا ۷۰٫۶ میلیون سال پیش می‌زیستند. یک ولوسیراپتور بالغ ۲ متر طول، نیم متر قد و ۱۵ کیلوگرم وزن داشت. جمجمه این جانوران ۲۳ سانتیمتر بود و در هر فک خود ۱۳ تا ۱۵ عدد دندان داشتند. ولوسیراپتورها در مغولستان امروزی می‌زیستند و بخش عمده وقت را صرف خوردن چیزهای کوچک  شامل خزندگان، دوزیستان، ات، دایناسورها و داران کوچک می‌کرد.


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

سرفصل نرم افزارmayple موفقیت و رشد فردی و قانون جذب